SCP Room

انواع scp - اس سی پی
SCP-166 چیست

طبقه بندی شده در کلاس Euclid

SCP-166 چیست

SCP-166 یک انسان مونث در اواخر نوجوانی است که دارای ویژگی های بدن سمور است. دارای شاخ، پاهای سُم دار و دم کوتاهی که یادآور گوزن شمالی است. با وجود این ناهنجاری ها، تجزیه و تحلیل DNA هیچ ویژگی ژنتیکی غیرطبیعی را نشان نمی دهد.

در شعاع پانزده متری SCP-166، اشیاء مصنوعی و هرچیزی که به دست انسان ساخته شده (در طبیعت وجود نداره) به تدریج به حالت غیرکاربردی تبدیل میشود و با جدا شدن قطعات و یا تجزیه شدن به حالت مواد ساده که در طبیعت موجود هستند درمی آید. اجسام با پیچیدگی بالاتر مانند وسایل الکترونیکی یا وسایل نقلیه سریعتر تحت تأثیر قرار می گیرند و تخریب و جداسازی اجزای فلزی آنها باعث تخریب ساختاری فاجعه بار در عرض چند ساعت می شود.این توانایی حتی باعث پوسیدگی لباس بر تن این scp میشود.

مواد اولیه ساده، مانند ساختمان های سنگی یا محصولات ساخته شده از مواد آلی، با سرعتی کم و تقریبا نامحسوس پوسیده می شوند.

در همان شعاع، گیاهان شروع به رشد و جوانه زدن می کنند و اغلب در مکان‌هایی که انتظار نمیرود مانند خارج از دید دوربین‌های امنیتی یا اسکنرهای شناسایی رشد می‌کنند.

 

SCP-166 دارای حساسیت احتمالی غیرعادی به مواد مصنوعی و آلاینده‌ها است که با استنشاق یا تماس باعث ایجاد لکه های قرمز پوستی و حملات حاد آسم می‌شود. در یک مورد، نزدیکی فیزیکی به یک فرد سیگاری باعث شد که SCP-166 دچار حمله آسم شدید شود، در حالی که شخص آخرین بار سه هفته قبل سیگار کشیده بود.

کشف: SCP-166 در صومعه به نام "بانوی رحمت ما" در شهر گالوی، ایرلند، جایی که از دوران کودکی در آنجا زندگی می کرد، کشف شد.

SCP-166 توسط یکی از ماموران ائتلاف مخفی جهانی تایید شد که فرزند یک scp  خطرناک به نام SCP-4231 است، که توسط یک تیم حمله GOC متوقف شده بود.
scp-166 به عنوان تهدیدی که فرزند یک scp دیگر و یک پدر ناشناخته است دستگیر شد. در حالی که به شدت شبیه مادر خود است اما ویژگی های حیوانی و توانایی فراطبیعی کمتری را در او میتوان یافت، اما دلیل اصلی طبقه بندی آن به عنوان تهدید، توانایی غریزی و واجد شرایط بودن برای اجرای روشهای یک فرقه آیینی در سطح جهان است که عقیده دارند تمدن بشری باید به دوران نوسنگی (عصر حجر) باز گردد و این SCP به طور غیرقابل برگشت این ویژگی را دارد.
 

 

در واقع کشف این SCP به اتفاق شومی که به نام "حادثه کورنوال" معروف است برمیگردد [برای دونستنش باید برید سراغ داستان مادرش یعنی SCP-4231 که چون محتوای جنسی و بزرگسال داره من ترجمش نمیکنم خیلی هم طولانیه ولی به نظر داستان عجیب و تاریکی میاد] مامور از حذف SCP-166 خودداری کرده بود، در عوض آن را به صومعه کاتولیک در شهرستان گالوی، ایرلند داد. این صومعه تا سن 12 سالگی از او مراقبت کرد، در آن زمان یکی از بازدیدکنندگان صومعه به طور تصادفی SCP-166 را دیده بود و آن را به مقامات گزارش داد. سپس مامور با بنیاد تماس گرفت و موافقت کرد که اطلاعات GOC را در ازای ایمنی تضمین شده و مهار SCP-166 به اشتراک بگذارد.
جزئیات بیشتر طبقه بندی شده است.

 

 

روش مهار: SCP-166 در منطقه C بخش زیستی در Site-19 موجود است، که شامل یک محفظه مهر و موم شده و یک تصفیه‌کننده هوای صنعتی ارتقا یافته است. چ.م دوربین برای نظارت او کاربردی نیست کارکنان مهار باید لباس‌های مخصوص بدون خطر زیستی را که در داخل منطقه مهار SCP-166 هستند، بپوشند و به طور دوره ای حفاظت از محفظه را برعهده بگیرند. صحبت کردن روزمره با این scp بلامانع است.

با توجه به نیازهای فیزیولوژیکی منحصربه‌فرد SCP-166، انواع لباس‌های پنبه‌ای ارگانیک گشاد برای گشت ماهانه ارائه شده است. تمام وعده های غذایی باید طبق دستورالعمل های ارائه شده، با کمترین افزودنی های غیر آلی ممکن طبخ شوند.

درخواست‌های معقول برای اقلام شخصی و تغییرات در مجموعه نگهدارنده ممکن است پس از تأیید یک مقام سطح 4 یا بالاتر اعطا شود.

به روز رسانی: تمام درخواست های SCP-166 باید شخصاً توسط Site Director Light تأیید شود. تا به امروز، SCP-166 درخواست کرده است:

  • نسخه ای از کتاب مقدس (Douay-Rheims، Challoner Revision) (اعطا شده).
  • یک تسبیح کاتولیک (اعطا شده).
  • دسترسی به یک کشیش کاتولیک برای اعتراف، دسته جمعی و سایر مراسم مقدس. (رد شد) (کشپلین دیویس قرار است پس از یک فرآیند ضدعفونی کامل، یکشنبه‌های متناوب با SCP-166 ملاقات کند)
  • کتب و مجلات مختلف، عمدتاً مذهبی (اعطا شده، در انتظار بررسی و تأیید مطالب).
  • تلفنی که با آن می توان با صومعه "بانوی رحمت" تماس گرفت (رد شد) (به دستور مدیر سایت لغو شد، رد شد)

 

در محفظه مهار این SCP به تازگی نامه ای پیدا شد که ظاهرا از طرف پدر اوست و تولد 16 سالگی او را تبریک گفته است.

چگونگی ورود نامه مشخص نیست و ماموران حفاظتی برای یافتن نتیجه بازجویی میشوند.

 


ضمیمه 166.1: مصاحبه دوهفته‌ای روحانی دیویس

[بقیش ترجمه گوگل ترنسلیت]

دیویس: صبح بخیر بچه.

SCP-166: صبح بخیر، پدر.

دیویس: طبق معمول، باید به شما یادآوری کنم که به دلیل محیط ما، مهر اعتراف صورت نمی گیرد مگر اینکه به طور خاص استناد شود. حتی در این صورت، اگر جزییات مکالمه ما ضروری باشد، می‌توان مهر و موم را باز کرد. فهمیدن؟

SCP-166 تکان می دهد.

دیویس: عالی. حالا حالت چطوره؟

SCP-166: خوب است. یکی از کارکنان دیروز در مورد بندیکت به من گفت، آیا این درست است؟

دیویس: آه، بله، این تاسف بار بود، اما منطقی است. او حتی زمانی که برای اولین بار این سمت را گرفت، نسبتاً پیر بود. اکنون او می تواند استراحت کند، زیرا می داند که به خوبی به کلیسا خدمت کرده است.

SCP-166: آیا می دانید چه کسی قرار است جایگزین او شود؟

دیویس: گمانه زنی ها زیاد شده است، اما ممکن است هر کسی باشد. به هر حال، این روزها، با تمام جنجال‌های اخیر، دوران سختی است. آنها ممکن است بخواهند چهره ای تازه برای نمایندگی کلیسا داشته باشند، یا ممکن است با مردی همراه شوند که سال ها از زندگی خود را وقف کرده است. چه کسی می داند، آنها حتی ممکن است یک مرد طبقه کارگر را انتخاب کنند. مطمئناً به مردم چیزی برای صحبت کردن می دهد.

SCP-166: حدس می‌زنم اینطور باشد.

SCP-166 و دیویس در سکوت نشسته اند.

دیویس: من احساس می کنم یک سوال مطرح می شود، بچه.

SCP-166: متاسفم.

دیویس: نیازی به عذرخواهی نیست. بالاخره برای همین اینجا هستم. چیست؟

SCP-166: فقط، می خواستم از شما چیزی بپرسم، فکر کردم ممکن است کمی شخصی باشد. فقط میخواستم بدونم با پدر و مادرت رابطه خوبی داری؟

دیویس: مادرم، بله. قبل از اینکه بمیرد، ماهی یک بار در خانه بازنشستگان به همراه تولد و تعطیلاتش به او سر می زدم. به او گفتم که من یک کشیش بودم که در ارتش خدمت می کردم، که فکر می کنم تا حدودی به حقیقت نزدیک است.

SCP-166: و پدرت؟

دیویس: این سوال نسبتاً پیچیده تری است. او مرد خوبی بود، سربازی که سه چیز را دوست داشت: خدا، کشور و خانواده. متأسفانه، او این اعتقادات را نسبتاً شدید داشت، که منجر به برخی ... بحث های داغ شد. من هنوز او را دوست دارم، اما این راه برای همه بهترین است.

دیویس آه می کشد.

دیویس: و پدر و مادرت چطور؟ می دانم که در صومعه زندگی می کردی، اما قبل از آن؟

SCP-166: من هرگز واقعاً آنها را نمی شناختم، زمانی که بچه بودم از آنجا رها شدم. یعنی حدس می‌زنم اگر من را به آنجا می‌دادند، حتماً خواهرها را می‌شناختند، اما من آنها را به خاطر نمی‌آورم. همون چیزی که برداشتم آنها قبل از اینکه متوجه شوند باید مراقب آنچه در مورد من می گویند باشند، کمی به مادرم اشاره کردند. فکر کنم چیزی در مورد الهه بودنش گفتند؟ که بدیهی است درست نیست، او باید نوعی روحیه بود، اما اگر من اینطور به نظر می رسیدم باید چیزی می شد.

SCP-166 به خودش اشاره می کند.

SCP-166: یادم می‌آید که در حال استراق سمع ابیس بود، او با یکی از خواهران دیگر درباره اینکه چگونه کار اشتباهی انجام داده صحبت می‌کرد، چیزی در مورد مراسمی که شخص دیگری آن را متوقف کرد. گفتند مرد.

دیویس: برای از دست دادنت متاسفم.

SCP-166: نه آنطور که او را می شناختم.

دیویس: و پدرت؟

SCP-166 مردد است.

SCP-166: نمی دانم. او باید کسی بود که مرا در صومعه پیاده کرد، اما چرا آنجا؟ چرا منو با خودش نبرد؟

دیویس: مطمئنم که او دلایل خود را داشت.

SCP-166: شاید. می دانید، آنها هرگز در مورد او صحبت نکردند. نه یکبار. من باید هزار بار از ابیس پرسیدم، اما او هرگز اشاره ای به او نکرد.

SCP-166 مکث می کند.

SCP-166: اگر مادرم خیلی وحشتناک بود... پدرم چه کار کرد؟

[پایان گزارش]

 

 

ضمیمه 166.2: مصاحبه انضباطی [تغییر شده]

نور: داشتی به چی فکر می کردی؟

[تغییر شده]: می‌خواستم مطمئن شوم که حالش خوب است. نمیذاری باهاش ​​حرف بزنم مسیر دیگری را در پیش گرفتم.

نور: کاری که انجام دادی خیلی بدتر از این بود. اگر فقط وزن خود را برای به دست آوردن امکانات او کم کنید، مطمئناً می‌توانم آن را نادیده بگیرم. اما شما سعی می کنید به یک ناهنجاری کلاس 4 یک خط تلفن به دنیای خارج بدهید - لعنتی. شورا قبلاً از شما بدش می‌آید که در همان سایت او کار کنید.

[تدوین شده]: بیا، سوفیا! اون بی ضرره تنها دلیل حضور او در آنجا به خاطر من است. من مجبور بودم کاری کنم. آیا بنیاد فقط به او اجازه می‌داد با این فکر بزرگ شود که

نور: قبل از اینکه کلمه دیگری بگویید، به یاد داشته باشید که این برای همه افراد دارای مجوز کلاس 4 عمومی خواهد بود. من می‌توانم نام شما را ویرایش کنم، اما نمی‌توانم جلوی مردم را بگیرم که این قطعات را از یک طغیان نابهنگام کنار هم بگذارند.

[REDACTED] ساکت می ماند.

[تغییر شده]: شانزده سال. شانزده سالی که او نمی توانست در یک شهر قدم بزند، یا فیلمی ببیند، یا فقط به خرید برود. فرقی نمی‌کند او در یک صومعه باشد یا یک سلول بنیاد، او را به خاطر چیزی که چاره‌ای در آن نداشت حبس می‌کنند. همه به خاطر من است. منصفانه نیست

نور: می دانم.

[تغییر شده]: و من نمی توانم کاری در مورد آن انجام دهم. من می‌توانم یک تیم اعتصابی را به هر کجای دنیا بفرستم، رازهایی را می‌دانم که قدرتمندترین افراد جهان میلیاردها دلار برای آن هزینه خواهند کرد، و با این حال نمی‌توانم حتی به اندازه‌ای که با او صحبت کنم، به او بفهمانم که او تنها نیست.

نور: شما بهترین کاری را که می توانستید انجام داده اید. خیلی بیشتر از چیزی که در یک موقعیت غیرممکن می توانست از شما انتظار داشته باشد.

[تدوین شده]: خنده دار است که چقدر کمی تفاوت ایجاد می کند. من-

[REDACTED] ساکت می شود.

[تغییر شده]: می دانید، من اهمیتی نمی دهم. فقط برام بنویس بیایید این را تمام کنیم.

نور: ... من برای شما برای شش جلسه 2 ساعته با یک روانشناس بنیاد برنامه ریزی می کنم، مطمئن می شوم که Glass است. او در پایان آن را امضا می کند، ما می توانیم این را از پرونده شما حذف کنیم.

[تغییر شده]: Mhm.

نور: [تغییر شده].

[تدوین شده]: آره؟

سبک: …

[تدوین شده]: …بله، می دانم. ممنون سوفیا

[پایان گزارش]

  • scp Admin

نظرات شما باعث دلگرمی و ادامه فعالیت سایت می باشد!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

نظرات  (۶)

  • Mahdi
  • ۲۸ تیر ۰۱ ، ۰۵:۵۱
  • خیلی ممنون که گزاشتین scp 093و 953 بزارید 

  • هیچکی
  • ۱۹ تیر ۰۲ ، ۱۵:۳۱
  • مامانش هم بزاررر

  • Adi
  • ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۲۲:۱۷
  • Scp 4231 هم بزار

  • Katarina
  • ۲۲ دی ۰۲ ، ۰۰:۴۶
  • خیلی جالبه بدونید باباش دکتر کلف هست

  • Nima
  • ۱۴ بهمن ۰۲ ، ۲۳:۴۷
  • ممنون و این یکی رو دوست داشتم

     

  • مهمان
  • ۰۷ تیر ۰۳ ، ۱۵:۱۸
  • عالی